انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟
مدیریت انتقاد و انتقاد کردن
انتقاد و تضاد:
یکی از مؤثرترین جنبههای آموزش و تقویت شهامت، یادگیری کنترل انتقادات است و اینکه بدانیم انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟
قبل از اینکه بدانیم انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟ بهتر است درک کنیم که انتقاد یک هدیه است.
و این شاید یکی از سختترین مفهومی باشد که ما بخواهیم آن را بهعنوان هدیه قبول کنیم.
شما چگونه میتوانید چیزی را که باعث ناراحتی شما میشود را بهعنوان هدیه قبول کنید؟
پس بدانیم که انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟
برای دانستن اینکه انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟
اگر کمی شما به خودتان یک تلنگر کوچک بزنید متوجه میشوید که
انتقاداتی به یک سخنران میشود بهترین هدیهای است که به شما میدهند
و بهجرئت میتوانم بگویم یکی از مؤثرترین و بهترین چیزهایی که باعث افزایش تجربههای من در حیطه علم و آموزش سخنرانی شد
بیشتر به خاطر انتقادهایی بود که به من میشد و این انتقادها هدیههایی بودند که شاید من خودم اگر دهها بار فیلم سخنرانی خودم را میدیدم متوجه نمیشدم.
داستانی درمورد انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟
که یکی از این انتقادها این بود که:
یکبار یکی از مخاطبانم که آقایی بود کتوشلوار مشکی بر تن، متشخص و مرتب با موهای تقریباً سیاهوسفید که سنش حدود چهلساله میخورد با لهجهای لری بختیاری که ایشان از اهواز میآمدند به من گفت آقای معین من از سخنرانی شما بسیار لذت میبرم و حتی صدای شما بسیار برایم لذتبخش است ولی وقتیکه در ارتباط چشمی به من نگاه میکنید احساس میکنم چشمان شما یکجوری هست و انگاری برقی خاص دارد و من احساس وحشت میکنم و میترسم.
وقتی این را به من گفت واقعاً حیرتزده شدم و از اطرافیان که در کنار ما بودند خیلی صمیمانه پرسیدم دوستان آیا شما همچنین نظری دارید و آنها گفتند ما تاکنون چنین چیزی مشاهده نکردیم و احساس نکردیم و هوووووم ما که چیزی ندیدیم اما با توجه به تجارب خودم این انتقاد را بهجانودل خریدم و از ایشان بسیار تشکر کردم و برایم هم خیلی جالب و دلنشین بود چون میدانم که:
انتقادات بهترین هدیهها هستند.
بعدازآن من در ارتباط چشمی خودم بیشتر تمرین داشتم و بیشتر از خودم فیلم میگرفتم
و حتی در سخنرانیهایی که میکردم به فیلمبردار گفتم در حالات متفاوت از نزدیک از حالات چشمان من فیلم بگیرد تا متوجه بشوم چه موقع چشمان من حالتشان عوض میشود
و با تحقیقات و جستجوهایی که انجام دادم آنقدر دقت کردم تا اینکه نکتهی ارزشمند را که دوستمان به من گفته بود را پیدا کردم و متوجه آن شدم.
که وقتی در سخنرانی خودم بسیار حس میگیرم تا با تمام وجود محتوا را بیان کنم در حالت تأکیدی به مخاطب، چشمان من کمی ریز میشود
که حالا شاید ناخودآگاه به این آقا نگاه میکردم و ایشان نسبت به لطفی که به من داشتند، حساستر بودند و متوجه این نکتهی به این ظریفی شدند.
که از ایشان در همین کتاب خودم از ایشان بازهم تشکر میکنم که بازهم در سخنرانیهای من باعث دید جدیدتری شدم که بر روی سوی چشمانم کنترل بیشتری داشته باشم که انتقال حس وحشت به بعضی از مخاطبانم را ندهد.
البته برخلاف دیگر دوستان که به من میگویند شما وقتیکه با خنده سخنرانی را شروع میکنید برای ما جذابیت خاصی دارد و بازهم از تمام دوستان تشکر میکنم و به ادامهی بحث میپردازم.
به این مقاله در همین مورد نگاه کنید – چگونه انتقاد کنیم؟
درک انتقاد در انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟
در مبحث اینکه انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟
درک عبارت انتقاد یک هدیه است یکی از سختترین مفاهیم است که باید تطبیق دهیم
و با ساختن یک الگوی ذهنی جدید بتوانیم موفقیتهای بیشتری را با توجه به همین انتقادها داشته باشیم.
این درحالیکه بازخورد اثر رفتارتان را بر دیگران متوجه میشوید حقیقتاً هدیههایی ارزشمند است
و امکان خودآگاهی را برایمان بیشتر میکند و میتوانیم با توجه به آنها بیشتر توجه کنیم و انجام ندهیم
و این تغییر رفتار نتیجهی این بازخورد است که برای شما میتواند بسیار ارزشمند و مثبت باشد
و حتی در روابطمان هم مؤثر است و باعث جذابیت بیشتر ما هم با توجه به برخورد به انتقاد میشود.
انتقاد یا آسیب در انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟
اگر کمی به عقب برگردید متوجه میشوید چرا از انتقاد ناخودآگاه بدمان میآید و متنفر میشویم
و به نظر شما چرا با انتقاد که روبهرو میشویم حالت دفاعی به خود میگیریم
و قصد داریم خودمان را به خاطر کاری را که انجام دادهایم توجیه کنیم
و برای خودمان توضیح بهاصطلاح منطقی دهیم؟
زمانهای کودکی را که به یاد میآورید متوجه میشویم که در این دوران انتقادهای شکنندهای بر ما واردشده است
و ناخودآگاه در ذهنمان یک الگوی ناجالبی شکلگرفته است
و زمانی که به ما انتقاد میشود اگر از اعتمادبهنفس پایینی برخوردار باشیم جبهه میگیریم و ممکن است رفتار خوبی را از خودتان نشان ندهید
و صدالبته شما که تا اینجای کتاب را خواندهاید از اعتمادبهنفس و عزتنفس خوبی برخوردار هستید و به شما تبریک میگویم.
انتقادهایی که در زمان کودکی بر ما وارد میشده است بهعنوان نمونه به این صورت بوده است:
در مورد ظاهر:
تو خیلی چاقی، تو خیلی لاغری، تو مثل چوب هستی، تو چهارچشمی هستی.
در مورد هوش:
تو چقدر دیر متوجه میشوی، تو مثل لاکپشتی، تو مثل سیبزمینی، تو چقدر نفهمی.
در مورد رفتار:
تو خودخواهی، تو شلوول هستی، تو ترسویی، تو شلختهای.
کمی دقت کنید و ببینید که این انتقادها چقدر شخصی هستند و به ما برچسب میزنند؛
و هیچگاه نگفتند برفرض مثال (توکار درستی انجام ندادهای) بلکه گفتند (تو چقدر نفهمی) و به همین دلایل پیشپاافتاده که دلیلش ناآگاهی در زمان خودش بوده است
و حالا ما دیگر برای مخاطبان خود نباید چنین رفتاری را داشته باشیم و بهخصوص زمانی که:
یک سخنران هستی و یک الگوی زیر ذرهبین
که البته تعجبی هم ندارد که دیگر افراد چرا اینقدر از انتقاد دلگیر میشوند و جبهه میگیرند.
معمولاً بهصورت ناخودآگاه ما این برچسبها را با خود به همراه داریم
و معمولاً با یک انتقاد در ذهنمان یادآور همان روزها میشود
و باعث ناراحتی و نگرانی ما میشود و الگوی ذهنی نامناسب ما را برایمان یادآور میشود.
بهتر است با اعتمادبهنفس بیشتر به این قضیه نگاه کنیم و ذهنمان را آرامش بیشتری بدهیم
و همان کلمه هدیه را جایگزین تمام الگوهای ذهنی اشتباه را در این رابطهها را کنیم
و در ناخودآگاه کلید حذف را انتخاب کنیم و بعدازآن انتخاب همه را تیک میزنیم و همه را پاک و حذف میکنیم.
در کودکی بسیار شکننده هستیم و برای هر چیزی ازنظر عملکرد و هیجان به بزرگسالان خود وابستهایم.
به همراه همین انتقادهای ناصحیح که از جانب آنها که دوستشان داریم پیامی ناخوش آیند را دریافت میکنیم.
بر این فرض بودیم که آنها درست میگویند و این نواقصی را که تا حدی برای ما تکرار میشد این احساس ضعف و ناتوانی در ما ایجاد میشد
و حس قدرت و عشق را از ما میگرفت و در ذهن ناخودآگاه ما تبدیل به الگو میشد.
مگر اینکه جوری رفتار میکردیم تا احساس رضایت را از آنها بگیریم وزندگیمان را به خاطر رضایت دیگران محدود کردیم
و خودمان را با افرادی که مورد تأیید دیگران بودند مقایسه میکردیم؛ و انرژی ذهنمان را صرف برابری با آنها میکنیم.
با تقویت عزتنفس و اعتمادبهنفس به خود کمک میکنید تا بر حس عمیق طرد شدن غلبه کنید و موفقتر و با آرامش بیشتری به جلو گام بردارید.
و حس عزتنفس در زمان پذیرش انتقاد ما را آرامتر میکند و انتقاد را دریافت میکنیم
و حال یا انجام میدهیم و یا انجام نمیدهیم که بازهم بسته به شرایط موجود و خاص خود است.
کنترل انتقاد در انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟
کنترل قاطعانه انتقاد کاری است که برای یک سخنران که زیر ذرهبین است و الگویی برای مخاطبانش است، ضروری است
و همه شما میتوانید یاد بگیرید.
البته جواب ندادن به روشهای شرطی گذشته که با آنها کمی راحتتر هستیم کار سختی است
ولی برای شما بهعنوان یک سخنران نمونه انجام دادن آن بسیار مؤثر است.
عکسالعمل قاطعانه شامل بررسی عینی انتقاد قبل از پاسخ روشن و واضح است.
مراحل آن کارهای سادهای است ولی یادآوری مراحل در لحظهای که انتقاد قصد سرکوب کردن شمارا دارد و دلخوری و جا خوردن ضربان قلبی رخ میدهد، کاری سخت به نظر میرسد.
به همین دلیل مهم است که برای خود تمرینی را آغاز کنیم و از انتقادهای کوچکی که به ما میگویند خودمان را کنترل کرده و در حفظ خونسردی خود پابرجا باشیم
و خیلی راحت بپذیریم و موقعیت را کنترل کنیم و با آرامش از منتقد کننده تشکر کنیم و حالت طبیعی خودمان را حفظ کنیم.
چهار مرحله پذیرش در انتقاد و انتقاد پذیری چیست؟
مرحله اول:
گوش دادن مؤثر به انتقاد
در گوش دادن مؤثر لازم است به آنچه به شما میگویند خوب و با دقت گوش کنید
و برای بررسی انتقاد به خود مهلت دهید. این کار به شما کمک میکند، صرفنظر از درستی یا نادرستی انتقاد، برای دفاع از خودتان فوراً از جا نپرید یا میتوانید تماماً آن را قبول نکنید.
بعضی مواقع از منظور دیگران اطمینان نداریم و ممکن است که منظور خود را نتواند بهخوبی بیان کند که شما دچار قضاوت اشتباه میشوید
و اگر چنین شد باید از آنها درخواست کنید که توضیح کاملتری بدهند
و یا به شیوهای دیگر منظور خود را برای شما واضحتر کنند و بگویید من متوجه نشدم میتوانید جور دیگری برایم بگویید
یا میتوانید بگویید میتوانید برایم مثال بزنید تا من منظور شمارا واضحتر متوجه بشوم.
مرحله دوم:
تصمیمگیری در خصوص درستی انتقاد
تمام انتقادهایی که قبل یا بعد از سخنرانی شما بر شما وارد میشود درست نیستند و لازم نیست که دفاع کنیم
و قبل از واکنش نشان دادن، آنها را برای خودمان تحلیل میکنیم
و درست یا نادرست بودن انتقادها را که حتی ممکن است بعضی از آنها برای شما تحقیر بهحساب آید.
آنها را بهصورت موشکافانه برای خودمان تحلیل میکنیم و حتی نیازی به توضیحات اضافی برای فرد انتقادکننده نداریم و میگوییم بررسی میکنیم
و تمام انتقادها را شما اگر میتوانید برای خود یادداشت میکنید
و از درون این انتقادها که هدیه هستند از آنها بهره میجوییم و در موفقیتهای خود استفاده میکنیم
و این استفاده فقط با نگرش و دیدگاه مثبت و خوشبینی روی میدهد.
مرحله سوم:
پاسخ قاطعانه
اگر انتقادی که به شما میشود کاملاً درست باشد شما باید آن را بدون توجیه و کنارهگیری بپذیرید؛
و میتوانید چگونگی احساسات خود را و برنامههایی که برای تغییر در نظر دارید را نیز به آن اضافه کنید.
(حق با شماست من کمی دیر رسیدم و خودم هم ناراحت شدم
و خیلی دوست داشتم که یک ساعت زودتر حاضر شوم و سعی میکنم این ماجرا اتفاق تکرار نشود
چون برای خودم هم ناخوشایند است)
شما میتوانید در مورد یک شیوهای دیگر هم بیان کنید که رفتار شما با طرح سؤال که بر دیگران تأثیر میگذارد را بگویید.
(بله حق با شماست من دیر رسیدم اما این موضوع مرا اذیت نمیکند اما میتوانم بدانم چه تأثیری روی شما میگذارد)
اگر انتقاد واردشده نیمه درست است با قسمتی که ازنظر ما درست است موافقت خود را بیان میکنیم و بعدازآن اضافه میکنیم.
(بله درست است من دیر رسیدم ولی در کل آدم بینظمی هم نیستم)
و یا با شیوهای دیگر باحالت خود افشایی و اضافه کردن پرسش مطرح میکنیم.
(بله عذرخواهی میکنم من امروز دیر رسیدم و البته من بسیار دقیق هستم و اتفاقی باعث این امر شد و آیا واقعاً به کارهای شما آسیبی وارد شد؟)
اگر انتقادی که به شما وارد شد و کاملاً نادرست است دوباره به همان شیوه خود افشایی و طرح پرسش بیان میکنید.
(نه من مخالفم برنامه را بانشاط اجرا کردم و از گفتهی شما تعجب کردم، میتوانم بدانم چه چیزی باعث شد که فکر کنید این برنامه بانشاط اجرا نشد؟)
پرسش شما مشخص میکند که انتقاد بر اساس چه دیدگاهی و یا رخدادی بیانشده است.
بعضی از انتقادها هدف آنها انتقاد نیست و قصد سرکوب کردن رادارند که اگر هدف از انتقاد تحقیر باشد لازم به طریق دیگری و متفاوت با آن برخورد کنید.
تحقیرها جملاتی شخصی، بدخواهانی و ریزی هستند.
این نوع انتقادها از نیش و کنایه و یا بهصورت شوخی برای محقق کردن پیام خود استفاده میکنند.
(خوب سخنران شدی)، (اگر باهوش بودی خطرناک بودی)، (برخلاف قد و اندازهات خوب قشنگی)
استفاده از این نوع شوخیها و بیمزگیها معمولاً شمارا سردرگم میکنم
و همیشه بلافاصله بعد از گفتن آن ناراحت نمیشویم و به خود نمیگیریم و شاید حتی با یک خنده از آن گذر کنیم،
ولی در نیمهشب بیدار میشویم و یا بیخوابی به سرمان میزند و با خود هزار فکر را میکنیم و با خود میگوییم یعنی منظور او چه بود که این حرف را در چنین شرایطی به من زد؟
در موقع کنترل تحقیر اقداماتی که گفته میشود بسیار اهمیت دارد:
نشان دادن احساسات خود:
من از اظهارنظر شما ناراحت شدم.
از گفته شما احساس کردم به من توهین شده است.
گفتهی شما حس خوبی به من نداد.
پرسش در مورد منظور آنها:
من دیدگاه شمارا متوجه نمیشوم منظورت چیست؟
گفتهی شما باعث سردرگمی من شد لطفاً بیشتر برایم توضیح بدهید؟
اگر درست است عبارت شخصی درستی را بیان کنید:
من سخنران خوبی هستم ولی به زن بودن من ربطی ندارد.
بله من سخنران جوانی هستم، فکر میکنم کارم را بهخوبی انجام دادهام.
9 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی بود
موفق و پیروز باشید
درود بر شما
ممنونم بابت اینکه نظر خودتون را اعلام کردید
سلام.خواستم بابت وبسایت خوبتون ازتون تشکر کنم و امیدوارم باعث ایجاد انگیزه براتون بشه
سلام
ممنونم بابت اینکه نظر خودتون را اعلام کردید
سلام و درود
واقعا انتقاد کردن و نقدپذیر بودن یک هنر هست. ممنون از اینکه انقدر این مطلب را کامل و روان توضیح دادید
سلام و درود بر شما
ممنونم که نظر خود را بیان نمودید
با سلام خدمت شما استاد گرامی.ممنو ن برای مقاله کامل وجامعی که در مورد انتقاد،چیستی ان وپذیرش ان مطرح نمودید برای ارتباط ها این روش ها ،بسیار کمک کننده خواهد بود.موفق باشید
سلام و درود بر شما
ممنونم که نظر خود را اعلام کردید