خانه » مقالات » ذهن چند بعدی و ذهن خلاق

ذهن چند بعدی و ذهن خلاق

دوستان عزیزم سلام.به شما تبریک می گویم که به رشد فردی خودتان اهمیت می دهید.در این مقاله به چگونگی استفاده از

ذهن چندبعدی

و ذهن خلاق پس از گذراندن آموزش رسالت فردی می پردازیم.از همراهی همیشگی شما سپاسگذارم.

ذهن خلاق و تاثیر آن

ذهن شما با یادگیری مهارت در حوزه های مختلف تمایل دارد تا

تا از فعالیت های بیشتری در راستای مهارت های شما استفاده کند.

این را در نظر داشته باشید : مانع اصلی که از شکوفایی و بروز این استعداد و خلاقیت

جلوگیری می کند بی استعداد بودن شما نیست بلکه نحوه ی نگرش شماست.

پس از گذراندن دوره ی آموزش باید شجاعانه تر رفتار کنید.

به جای اینکه در حوزه ی انتخابی تان مدام مطالعه کنید و به طور عامیانه همه چیزدان شوید

بهتر است دانش خودتان را در حوزه های مرتبط گسترش دهید و

ذهنتان را وادار به برقراری ارتباط بین ایده های

مختلف کنید.به طور کلی باید همیشه به دنبال به دست آوردن

تجربه باشید و به مشکلات از زاویه های مختلف

نگاه کنید.هر چقدر که فکر شما خلاقانه تر باشد ذهن شما فعال تر می شود

و جنبه های زیادتری از واقعیت را درک می کنید.

در نتیجه شما باید قوانین واصولی را که آموزش دیده اید متناسب با

روحیه ی خودتان تغییر دهید.با انجام این کار شما به

بالاترین درجه از مهارت و قدرت در حوزه های انتخابی تان دست پیدا می کنید.

چگونگی استفاده از ذهن خلاق

اگر عمیقا درباره ی دوران کودکی البته نه فقط به خاطرات بلکه به احساسات

واقعی که آن زمان از خود بروز می دادیم ، فکر کنیم متوجه می شویم که

دید ما در آن دوران نسبت به دنیا متفاوت بوده است.

ذهن ما بی نهایت آزاد بوده است همچنین ایده های جذاب و مختلفی به

ذهنمان می رسید.

پدیده هایی که الان برای ما قطعی و ثابت شده اند ، چیزهای ساده ای مثل :

آسمان در شب و بازتاب تصویرمان در آینه در دوران کودکی

ما را بسیار شگفت زده می کردند.ذهن ما پر از سوال هایی در مورد

دنیای اطرافمان بود.

این ویژگی از ذهن را بهتر است « ذهن اولیه یا ذهن خلاق » نام گذاری کنیم.این ذهن

به شکلی مستقیم و بدون استفاده از کلمات و ایده های دریافتی

به دنیا نگاه می کند و نسبت به اطلاعات جدید منعطف تر است و آن ها را

راحت تر قبول می کند.

اما در بزرگسالی ما به دنیا با استفاده از کلمات و تجربه های اولیه ای که در دوران کودکی

به دست آورده ایم نگاه می کنیم.دیگر چیز ها را همانطور که هستند نمی بینیم

و به جزئیات آن ها دقت نمی کنیم.همچنین از چرایی وجود آن ها

هم شگفت زده نمی شویم.ذهن ما کم کم انعطاف پذیری خود را از دست

می دهد و ما نسبت به دنیایی که آن را قطعی و ثابت شده

می دانیم حالت دفاعی پیدا می کنیم و در صورت انتقاد از باورها و طرز نگرش مان

ناراحت می شویم.

این طرز فکر را « ذهن متعارف » نام گذاری می کنیم.ذهن نامتعارف به این معناست که

ما تحت فشارهای زندگی و روبرو شدن با اجتماع ذهن خود را

بسته نگه می داریم.شاید هنوز هم به دنبال روح کودکی باشیم و با بازی کردن و

شرکت در سرگرمی های مختلف در پی رها شدن از این

ذهن متعارف باشیم.

اساتید بزرگ و ذهن خلاق

استاید بزرگ و کسانی که سطح بالایی از خلاقیت های خود را

به نمایش می گذارند به این دلیل است که حتی با وجود مشکلات و فشارهای

دوران بزگسالی بخش بزرگی از روحیه ی کودکی شان را در خود حفظ کرده اند.

این روحیه ی کودکی تاثیر خودش را در آثار و طرز فکر آن ها

نشان می دهد.

کودکان به طور ذاتی خلاق هستند.آن ها دوست دارند با ایده های خودشان

دنیای اطرافشان را تغییر بدهند و گاهی اوقات با حرف ها و یا اعمال

خلاقانه ی خود ما را شگفت زده می کنند.اما

یک نکته ای که وجود دارد این است که خلاقیت دوران کودکی محدود است و

هیچ وقت به کشف یا خلق چیز های جدید و آثار هنریختم نمی شود.

اساتید برتر و بزرگ علاوه بر حفظ روحیه ی کودکی خودشان

در طول دوره ی آموزش توانایی ها و تمرکز و توجه عمیق به مسائل را

نیز به آن اضافه می کنند.این کار باعث می شود سطح های بالایی از ذهن خلاق

خود را به کار بگیرند.همچنین آن ها اگر چه از دانش بالایی در حوزه ی

خود برخوردار هستند همچنان ذهن خود را به روی روش هایی دیگر از مشاهده و

حل مسائل باز نگه می دارند.

آن ها از نظم و انضباطی مثال زدنی برخوردار هستند و تا آخر راه که به

نهایت استفاده از ذهن خلاق دست پیدا کنند ثابت قدم هستند.

اساتید بزرگ همچنین می توانند دو خصلت نظم و انضباط – روحیه ی کودکی را

با هم دیگر ترکیب کنند.به این ترکیب « ذهن چند بعدی » می گوییم.

این ذهن محدود به تجربه ها و عادت ها نیست و می تواند در تمام جهت ها رشد کند

و به واقعیت دست پیدا کند.این ذهن می تواند در ابعاد بیشتری از دنیا جست و جو

کند.

ذهن متعارف منفعل و غیر فعال است و با توجه به طالاعاتی که دریافت می کند واکنش

نشان می دهد.در حالی که ذهن چند بعدی فعال است و اطلاعات دریافتی را

به چیزهای جدید و خلاقانه تبدیل می کند و دست به آفرینش می زند.

دست یابی به ذهن چند بعدی دو پیش نیاز ضروری دارد :

1.دانشی عمیق در حوزه یا موضوع مورد نظرتان
2.فکری باز و انعطاف پذیر برای استفاده از این دانش به شیوه ای نو و خلاقانه

این دانش زمینه ی لازم را برای دست یابی به ذهن خلاق و فعالیت آن فراهم می کند

که تا حدودی نتیجه ی دوره ی بسیار مهم و ضروری آموزش است که

باعث می شود ما در تمام اصول مهارت پیدا کنیم.

وقتی که ذهن ما تمام این اصول را یادبگیرد آرامش پیدا می کند و می تواند

به درجه های بالا و خلاقانه تری در تمرکز از مسائل دست پیدا کند.

مشکلی که اکثر افراد با آن درگیر هستند این است که

دانش را که در طول دوره ی آموزش به دست می آوریم از جمله قوانین وروش های مختلف

به تدریج به زندانی برای ما تبدیل می شود.این قوانین و اصول ما را

در روش های معین و طرز فکری تک بعدی محدود می کنند در حالی که ذهن ما آدم ها

باید ازحالت محتاطانه دوری کند و حالت فعال و پویای خودش را حفظ کند.

سه قدم برای بیدارن کردن ذهن چند بعدی و دست یابی به خلاقیت

1.انتخاب فعالیت خلاقانه ی مناسب، نوعی از فعالیت که دانش و مهارت های ما را به نقطه ی اوج برساند
2.پرورش ذهن و فکری باز از راه روش های خلاقانه و معین
3.ایجاد شرایط روحی ایده آل برای پیشرفت و به دست آوردن چنین هوشی