چطور در زندگی انگیزه پیدا کنیم؟
همراهان همیشگی مجموعه آموزشی معین سلام (چطور در زندگی انگیزه پیدا کنیم؟)
همراه شما هستیم با مقاله ای دیگر برای رشد زندگی
البته پیشنهاد میکنم در کنار مطالعه مقاله، حتما فیلم استاد معین که در رابطه با انگیزه توضیح میدهند، و در این مقاله ی آموزشی قرار گرفته است را مشاهده کنید.
با موضوع انگیزه
- انگیزه چیست؟
- چطور میتوانیم به زندگی خود انگیزه بدهیم؟
- و درواقع با نیروی حرکتی موتور قدرتمند (یعنی مغز) آشنا میشویم؟
انگیزه معنایی است برای زندگی
انسان زمانی که کاری را انجام میدهد در اعماق ذهن خودش منطق پنهانی را میبیند که باعث میشود یک سری از کارهارا انجام دهد و از انجام بعضی از کار ها دوری کند.
پس دلیل اینکه انسان باید انگیزه را بشناسد این است که به زندگی اش معنا ببخشد.
انسان چه زمانی به دنبال انگیزه میگردد؟
انسان زمانی که میخواهد کاری را انجام دهد مثل انجام کاری برای فرزندان و همسر خود، کار در محل کار و …
در پشت پرده آن انگیزه دارد و این انگیزه ها دائما در حال تکرار شدن هستند یا نقش آن ها پرنگ تر میشود برای کارهای بزرگتر و بهتر و یا بالعکس انگیزه کمترو کمرنگ تر میشود و با عث میشود یک سری کارهای خوب را هم نتوانیم انجام بدهیم که دلیل آن همان انگیزه میشود.
پس ما باید انگیزه هارا بشناسیم که اگر توسط یک سری عوامل بیرونی انگیزه ها کشته شدند،
بتوانیم انگیزه های درونی خودمان را درخشان تر و بزرگ تر کنیم و کارهای خوب را درمسیر موفقیت خود انجام دهیم.
و اکثر افراد موفق به خوبی آگاه هستند که چگونه به خودشان انگیزه بدهند.
و در این مسیر پر قدرت ادامه دهند حتی اگر موانعی سر راهشان قرار گیرد و مورد تمسخر دیگران قرار بگیرند.
چون اگر ندانند اسمشان افراد موفق نبود.
حالا شما، آیا میخواهید جزو افراد موفق باشید یا افراد عادی؟ و یا افرادی که میخواهند زیر بار چرخ دنده های تغییر له شوند؟
چرا تغییر؟
چرا زیر چرخ دهنده های تغییر افراد له میشود؟
زیرا خودشان به خودشان انگیزه نمیدهند. و ما باید بتوانیم به عنوان یک فرد موفق و هوشمند خودمان به خودمان انگیزه بدهیم.
که این ها نیازمند یک سری شناخت ها است که این شناخت را برسی میکنیم.
انگیزه یعنی ما زمانی که یک کاری را انجام میدهیم بتوانیم و بدانیم نتیجه اش برایمان چیست؟
یعنی چه حسی را برایمان ایجاد میکند؟
آیا حس خوبی به ما میدهد؟
آیا من را به آن هدفی که میخواهم نزدیک میکند؟
و در واقع ایجاد اشتیاق!
پس برای کاری که میخواهیم انجام دهیم،
بایدنتیجه انجام آن کار را بدانیم(چرایی انجام آن کار را بدانیم).
مثلابعضی ها نمیدانند چرا کار میکنند؟ یا چرا این مقاله را میخوانند؟
مثل خیلی از کارمندانی که بعد از چندین سال کار پی در پی به نتیجه دلخواه برای زندگی خود نرسیده اند،
به دلیل این است که انگیزه ندارند و دچار روزمرگی میشوند، چرایی کارهایشان را نمیدانندو انگیزه و اشیاق برای کارهای خود ندارند.
پس انگیزه یعنی دانستن چرایی و معنا بخشیدن به زندگی(یعنی این که بدانیم چرا باید آن کار هارا انجام دهیم.)
این چرایی ها شامل:
چه چیز هایی باعث موفقیت من میشود؟
عوامل موفقیت من؟
این فرمول ها باعث اشتیاق و انگیزه میشود و در نتیجه شادی و رسیدن به هدف مورد نظر.
و در واقع ما وقتی هدف را در زندگی خود میبینیم میتوانیم حس خوب را در زندگی خود ایجاد کنیم.اینگونه است که احساس پیشرفت به ما میدهد.
زمانی که ما در حال مطالعه ی کتابی هستیم، وقتی میدانیم که احساس پیشرفت را به ما میدهد، ما خیلی راحت تر میتوانیم آن کار را انجام دهیم حتی در شرایط سخت.
وقتی فردی اتفاقی برایش رقم میخورد و درد و رنج را تحمل میکند، میداند که میتواند احساس خوبی را بعد از تحمل درد و رنج، تجربه کند.
و میتواند زندگی بهتری را برای خودش ایجاد کند.
یا اگر بر اثر یک سری حوادث اتفاق هایی برایش افتاده باشد میداند که تجربه ای شده است برای زندگی اش که بتواند یک سری کار هارا خیلی بهتر به جلو ببرد.
که تمام این ها منطق نهفته ای دارد به نام انگیزه
و دوباره روابط مثبت و پایداری را که ما در زندگی ایجاد میکنیم باعث میشود در زندگی خیلی احساس بهتر و قدرتمند تری را داشته باشیم.
معنا بخشیدن به درد و رنج
در زندگی همه ی لحظات به خوبی پیش نمیروند.
ولی انسان با توانایی هایی که دارد قادر است لحظات خوبی را در زندگی برای خودش فراهم کند که باعث انگیزه دادن به زندگی می شود.
در لحظه شادی ما معنا پیدا میکند حتی لحظه ای که در درد و رنج باشیم،
گرفتاری ها بر ما غلبه کرده باشند و یک سری فرصت های زندگی را از دست داده باشیم.
شاید درد و رنج بزرگی باشد ولی ما میتوانیم به مصیبت ها، درد و رنج معنا ببخشیم تا احساس خوب همراه با دردو رنج برای ما ایجاد شود.
و در نتیجه اشتیاق و انگیزه وارد زندگی میشود و این میشود معنا بخشیدن به زندگی.
شادی یعنی داشتن احساس خوب، امید به آینده و خودباوری به این که میتوانم آینده ای درخشان برای خودم بسازم.
وقتی که یک کارگر معدن به سختی کار میکند و سختی هارا تحمل میکند میداند پشت این همه سختی ها، شادی لذت بخش است
که حاصل دسترنجش و حقوقی است که دریافت میکند تا بتواند به عشق خانوداه، برای خانواده خود خرج کند.
شادی یعنی: حس خوب، یعنی هم اکنون نه در گذشته و نه در آینده
همین الان از همین لحظه و ثانیه ی زندگی خود لذت ببریم و با عشق و اشتیاق زندگی کنیم.
چاشنی این لحظه و هم اکنون عشق و حس خوب است.
از بودن در این لحظه لذت ببریم
چرا باید دچار روزمرگی شویم؟
چرا باید در شبکه های اجتماعی بی هدف وقت خود را بکشیم و هیچ اقدامی را انجام ندهیم؟
وقتی در این لحظه هستیم و کاری را انجام میدهیم باید از هم اکنون خود لذت ببریم .
وقتی این مقاله ی آموزشی را میخوانیم باید با لذت مطالعه کنیم و از خود بپرسیم بعد از اینکه من این مقاله ی آموزشی را مطالعه کردم،
قرار است چه تغییراتی را در زندگی خود ایجاد کنم؟
گذشته ها گذشتند ما باید از اکنون لذت ببریم تا بتوانیم آینده درخشانی را برای خود ایجاد کنیم.
لحظه ی حال یعنی من با خدا هستم.
من واسته به هیچ کس و هیچ جایی نیستم نه در گذشته و نه در آینده.
ای کاش هارا کنار بگذاریم زیرا این ای کاش ها یعنی وابستگی!
مثل: ای کاش آن روز همسرم این کار را میکرد.
یا ای کاش در آینده به آن عشق رویایی برسم و این ها یعنی وابستگی!
ما زمانی میتوانیم از اکنون لذت ببریم که به این درک برسیم که فقط من هستم و خدای خودم.
ولی وقتی وابستگی ها باشد مثل اینکه ای کاش من آن ماشین مدل بالا را داشتم. ای کاش من در آن خانه ی رویایی بودم ای کاش من زندگی رویایی داشتم و…
ما ای کاش هارا میتوانیم از لحظه ی اکنون بسازیم وقتی که در لحظه ی اکنون زندگی کنیم و از این لحظه ای که الان هستیم، بیشترین لذت را ببریم
و با اشتیاق زندگی کنیم.
که الان فرصت نابی پیش آمد تا این کتاب ارزشمند یعنی کتاب (با اشتیاق زندگی کنید) که به نویسندگی سرکار خانم عبدالهی است را معرفی کنم.
جهت خرید این کتاب به صورت فیزیکی و الکترونیکی کلیک کنید .
در همین لحظه من با خدا هستم و نه هیچ چیز دیگر
نه گذشته میتواند کاری برایم انجام دهد و نه فکر زیاد به آینده
انسان باید برای آینده خودش چشم انداز داشته باشد
وقتی چشم انداز داشته باشیم انگیزه هایمان برای ادامه ی زندگی بیشتر میشود
و خیلی راحتر و بهتر میدانیم از زندگی چه چیزی میخواهیم و چطور میتوانیم به زندگی خود معنا ببخشیم.
و یاد بگیریم به زندگی دیگران انگیزه بدهیم.
خب از اینکه بریم سراغ ادامه مطالب پیشنهاد میکنم الان این فیلم آموزشی که با تدریس استاد احمد معین است را مشاهده کنید.
قاتلان زنجیره ای انگیزه
قاتلان زنجیره ای انگیزه : مواردی هستند که باعث میشود انگیزه در زندگی از بین برود یا ما این تاثیر را در زندگی دیگران داشته باشیم.
وقتی که کارهای افراد را بی ارزش میبینیم؛
اشخاصی که دارای عزت نفس پایینی هستند اگر احساس کنند کارهای شان بی ارزش است و کسی برای اعمالشان ارزشی قائل نمیشود،
نا خودآگاه، انگیزه درونی شان کشته میشود و باعث میشود از مسیر درست زندگی شان منحرف شوند.
مانند افرادی که در زندگی عزت نفس پایینی داشتند و قدرت نه گفتن نداشتند و به بیراهه کشیده شدند.
به این دلیل است که در زندگی هر کاری را که میخواستند انجام دهند توسط دیگران خورد شدند.
انگیزه و اشتیاقشان برای ادامه زندگی کمرنگ شده و نتوانستند خود را بازسازی کنند.
ولی زمانی که عزت نفس داشته باشند و شخصیت ضدگلوله داشته باشند میتوانند خودشان را بازسازی کنند چون میدانند مسیر درست چیست؟
و پر قدرت در مسیر درست گام برمیدارند.
ندیده شدن!!!
مانند افرادی که در خیابان ها خود نمایی میکنند با طرز رانندگی خطر آفرینشان یک سری کار هایی را انجام میدهند برای این که بیشتر دیده شوند.
این چنین افراد انگیزه های درونی شان خورد شده و تحسین نشده اند.
پس ما میتوانیم یاد بگیریم که افراد را متناسب با کارشان و سنشان تحسین کنیم.
مثل اینکه آفرین به تو عزیزم که که در حال مطالعه کتاب هستی!
احسنت به شما به چه نکته ی خوبی اشاره کردید!
چه لباس زیبایی پوشیده اید!
ممنونم همسر عزیزم که این غذای خوشمزه را برایم درست کردی!
ممنونم که به زندگی مان انرژی میبخشی و کنارم هستی!
این تحسین ها را باید در همه مراحل زندگی مان جای دهیم!
حتی در محیط کار، کارمندان و همکاران خود را تحسین کنیم.
از شکست هایی که برای دیگران ایجاد شده ما دانسته و آگاهانه یک سری راه حل هایی را به آن ها بدهیم.
برایشان انگیزه بخش باشیم. برای اینکه بتوانند کسب و کارشان را شکوفا کنند.
اگر ناامید هستند با پرسیدن سوالاتی مثبت از آن ها امید را به زندگی شان هدیه کنیم.
البته باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که با پرسیدن سوالات منفی به مشکلاتشان دامن نزنیم.
حواسمان به حرف هایمان باشد از حرف های منفی دوری کنیم.
زیرا با تکرار شدن حرف ها و افکار منفی دامن میزنیم به انرژی منفی در واقع انگیزه های زندگی خود و دیگران را میکشیم.
پس اگر میخواهید زندگی خوبی نداشته باشید و دچار روزمرگی شوید و بدون شور و اشتیاق و با عزت نفس پایین مشغول به کار باشید،
تا میتوانید افکار منفی را روانه زندگی تان کنید که نتیجه آن زندگی منفی و حال بد است!
پس انگیزه ببخشید تا زندگی سرشار از موفقیت داشته باشید.
تا اینجا با قاتلان زندگی آشنا شدیم.
- نادیده شدن
- خرد شدن
- شکست
اما اگر یک شخصیت ضد گلوله و شخصیتی با عزت نفس بالا داشته باشیم میتوانیم بر قاتلان انگیزه پیروز شویم و زندگی خود را رشد دهیم و پیشرفت کنیم.
درک انگیزه
برای این که ما بتوانیم کار خودمان را به نحو احسن انجام دهیم باید درکی از انگیزه داشته باشیم.
در قدم اول با سؤال پرسیدن به زندگی خود معنا ببخشیم.
به مثال زیر توجه کنید.
(همه ی ما میدانیم که رفتگری شغل بسیار شریفی است و همه ی ما ارزش ویژهای برای این شغل قائل هستیم.)
حال شخص پاکبان ممکن است در ذهن خودش احساس بی ارزشی کند.
ولی وقتی از خودش بپرسد که من برای این جهان چه کاری را و به چه دلیل انجام میدهم؟
باید جوابش را در ذهن خودش بدهد که من لطف بزرگی به این جهان میکنم شهر را زیبا میکنم از آلودگی و کثیفی ها پاک میکنم تا باعث بیماری ها نشود و جهانمان بوی خوبی داشته باشد.
با درک این موضوع پی میبرد که چه کار ارزشمند و بزرگی را انجام میدهد.
پس وقتی این چرایی ها را بدانیم، ارزش کارمان را بدانیم و با اشتیاق کار کنیم درنتیجه رشد شخصی بهبود پیدا میکند.
و در کسب کار خود نیز این ارتقاء را حس خواهیم کرد.
فردی در بیمارستانی استخدام شده بود و کارش جمع آوری زباله های بیمارستانی بود.
و با توجه به اینکه زباله های بیمارستانی بسیار خطرناک هستند باخودش درگیری فکری داشت که این کار من چه فایده ای دارد؟
چرا من باید این کار را انجام دهم؟
و همین درگیری های فکری باعث شد با مادرش در این زمینه مشورت کند و بگوید:من دیگر نمیخواهم به سر کار بروم.
مادرش با تعجب میپرسد: چرا؟
توکه تازه این شغل را بهدست آوردی!
او میگوید: کارمن بیهوده است. مادرش میگوید:فرزندم کار و شغل تو دست کمی از پزشکان و پرستاران ندارد؛
تو در روند بهبودی بیماران بسیار تأثیرگذار هستی وکار تو بسیار ارزشمند و بزرگ است؛
اگر تو این کار را انجام ندهی زباله های خطرناک بیمارستانی روی هم انباشته میشوند و حال بیمارن بدتر میشود.
قدر خودت را بدان و خودت را با دیگران مقایسه نکن! تو در حد خودت کار بزرگی انجام میدهی!
این نوعی انگیزه بود چون فرزند با شنیدن این حرف ها زندگی اش معنا پیدا کرد
و به جواب چرایی های ذهنش رسید و دانست که چرا اینکار ها را انجام میدهد.
اشتیاقش در کار بیشتر شد و ارتقاء شغلی یافت به دلیل این که روی رشد شخصی خودش کار کرد و مطالعه کرد.
در قدم دوم تشویق کننده باشید.
هم خودتان و هم دیگران را تشویق کنید.
البته تشویق هوشمندانه نه تشویق بیهوده!
تشویق های بیهوده باعث میشود انگیزه های دیگران را بکٌشید چون فرد میگوید خب چرا من الان تشویق شدم برای کدام فعالیتم؟
تشویق بسیییییار عالی است ولی باید معنا و مفهوم داشته باشند.
و وقتی کسی را تشویق میکنیم بگوییم بابت چه کاری او را تشویق میکنید یا بابت چه کاری به او تبریک میگوییم.
برای مثال فردی که در دوره های سخنرانی و فن بیان ما یا شخصیت ضد گلوله ثبت نام میکند واقعا جای تشویق دارد چون یک سرمایه گذاری ماندگار برای رشد شخصی خودش انجام میدهد و قرار است کار بزرگی را در این جهان انجام دهد.
یا کودکی که نقاشی کودکانه ای میکشد هرچند که شاید نقاشی اش از نظر شما زیبا نباشد ولی حتی اگر یک نکته مثبت هم داشته باشد؛ نکته مثبتش را تشویق کنید شما با این کار، هم به کودک انگیزه میدهید و هم به خودتان، چون احساس مفید بودن میکنید.
پس زمانی که فرزندان، کارمندان، همسرتان و… را تشویق میکنید هوشمندانه این کار را انجام دهید و دلیل تشویقتان را هم بگویید.
در قدم سوم حس کنید که هستید.
و با خودتان تکرار کنید که من هستم.
احساس کنید که هستید چون به کارهای خوبی در این دنیا مشغول هستید!
از خودتان بپرسید برای چه من در این دنیا هستم
سوال های مثبت از خودتان بپرسید.
چرا هستم؟ چون میخواهم کارهای بزرگی را در این دنیا انجام دهم.
به ندای درونی تان گوش دهید و با خود بگویید قرار است چه کار بزرگی را در این دنیا انجام دهید.
مزیت های مفید کاری که انجام میدهید را بنویسید.
چه اتفاقات خوبی رقم میخورد وقتی شما آن کار را انجام میدهید؟
شما با این کار اشتیاق کارتان را بیشتر میکنید.
حسن های بهتری را میتوانید ببینید و تحت هر شرایط سختی هم که باشید
وقتی زندگی تان معنا پیدا میکند انگیزه بیشتری پیدا میکنید
چون میدانید در این جهان هستید و قرار است کار بزرگی انجام دهید.
اگر حسرت گذشته را بخوردید. و با خود بگویید من مفید نیستم، من بدم؛ شاید در گذشته خیلی از کارها را میتوانستم انجام دهم ولی الان نه. یعنی نیستید!
پس احساس کنید هستید، چون باید از لحظه ی حال لذت ببرید و بتوانید آیندتان را بسازید.
در قدم چهارم با خود بگویید من میتوانم.
به کارهایی که میخواهید انجام دهید باور داشته باشید که میتوانید؛
اگر باور نداشته باشید که میتوانید باور های منفی برشما غلبه میکند.
اگر هر فکر و ایده ای در ذهنتان میآید یعنی شما میتوانید.
شما در هر مسیری که قرار گرفته اید یعنی میتوانید و باید آن کار هارا انجام دهید.
معنا بخشیدن به زندگی، اشتیاق به زندگی
این که هستید و میتوانید کار های بزرگی در زندگی انجام دهید داروی تقویت ریشه های عزت نفس شما هستند که نتیجه آن ها خود باوری است.
تمام موفقیت هایی که انسان به دست میآورد از قانون هشتاد بیست تبعیت میکند.
قانون هشتاد بیست چیست؟
قانونی است که میگوید تمام موفقیت هایی که شما به دست آوردید هشتاد درصد آن بخاطر ذهن شماست
و بیست درصد نتیجه عوامل بیرونی است( عوامل فیزیکی و جسمی)
پس نباید خودتان را صد درصد به عوامل بیرونی وابسته بدانید و انتظار داشته باشید که دیگران در موفقیت شما تأثیر بگذارند و به شما انگیزه بدهند؛
بلکه خودتان هستید که میتوانید خودتان را به موفقیت برسانید.
پس ریشه های عزت نفس خودتان را تقویت کنید و شخصیت خود را به یک شخصیت ضد گلوله تبدیل کنید.
که وقتی افکار منفی بر شما رخنه میکند شما جلیقه ی ضد گلوله همراه خود داشته باشید.
که مانع ورود عوامل منفی به ذهن شما شود و انگیزه های شما را بکشد.
وقتی معنای انگیزه را بتوانید درک کنید، میتوانید انگیزه بخش و الهام بخش باشید هم برای زندگی خودتان و هم برای زندگی اطرافیانتان.
پس سعی کنید با رشد شخصی انگیزه بخش باشید برای زندگی دیگران.
چرا برای زندگی خودمان و دیگران؟
زیرا شما وقتی برای زندگی الهام بخش باشید احساس مفید بودن میکنید در نتیجه ریشه های عزت نفس قوی تر میشود.
برای اینکه رشد شخصی خود را بهبود ببخشید باید مطالعه را سرلوحه زندگی خود قرار دهید.
اماباید به نوع انتخاب کتاب هاهم نیز توجه داشته باشید
کتاب هایی که باعث حال خوب شما میشود!
کتاب هایی که در مسیر موفقیت و رشد فردی است نه بعضی از رمان ها یا کتاب های دانشگاهی!
البته استثناهم دارد زیرا بعضی از همین کتاب های دانشگاهی و رمان های موفقیت میتواند در زندگی و رشد فردی شما بسیار تأثیر گذار باشد!
در کنار تحصیلات دانشگاهی مفید، (منظور از کلمه مفید این است که به ما در رسیدن به اهدفمان کمک کند) باید به رشد شخصی خود هم اهمیت دهید.
چون اگربه رشد شخصی خود برسید شما با مدارک دانشگاهی یک زندگی روتین و عادی خواهید داشت.
ولی اگر در کنار مدارک دانشگاهی به رشد شخصی خود هم اهمیت دهید یه زندگی عالی را تجربه خواهید کرد.
و در مسیر ثروت آفرینی قرار خواهید گرفت.
توانمندی های خود را ببینید!
زمانی که توانمندی های خود را ببینید، ریشه های عزت نفس شما تقویت خواهد شد.
برای زندگی خود هدف داشته باشید!
وقتی که در زندگی هدف گذاری میکنید سعی کنید از اهداف کوچک شروع کنید.
اهداف کوچکی که ذهن شما آن هارا قبول میکند.
برای مثال: با خود نگویید که من تا ماه آینده یک جت شخصی میخواهم.
درصورتی هنوز یک ماشین پراید هم ندارید!
اگر رویای جت شخصی را در سر داشته باشید بسیار خوب است ولی برای ذهن سنگین است.
اول با اهداف کوچک شروع کنید. مثلا بگویید من یک پراید میخواهم.
وقتی پراید را خریدید برای پژوپارس تلاش کنید.
وقتی پژوپارس را خریدید برای سانتافه تلاش کنید.
وقتی سانتافه را خریدید یک ماشن بنز و همینطور سیر تکامل خود را طی کنید تا به جت شخصی برسید.
هدف گذاری در تمام مراحل زندگی به همین صورت است.
این گونه است که آرام آرام میتوانید به موفقیت برسید.
منطق پنهانی انگیزه باید قبول کند که شما چطور میخواهید به آن جت شخصی برسید.
وقتی شما سیر تکاملی خود را آرام آرام طی میکنید، انگیزه بیشتر میشود و دستیابی به جت شخصی راحت تر.
وقتی رشد شخصی شما آرام آرام بیشتر میشود اهداف بالاتری را میتوانید برای خود تیک بزنید.
البته برای بهبود رشد فردی اینکه فقط کتاب بخوانبد کافی نیست!
بلکه بهتر است زیر نظر یک مربی و مدرس آموزش های هوشمندانه تری را دریافت کنید.
چرا مربی و مدرس؟؟؟
به دلیل اینکه یک مدرس حرفه ای صد برابر مطالعات و تحقیقات بیشتری نسبت به شما داشته است،
بسیاری از راه ها را رفته است و با افراد زیادی در ارتباط بوده است و توانسته به آن ها کمک کند
پس تجربه های بیشتری دارد و میتواند مسیر را برای شما هموار تر کند.
این در صورتی است که در هیچ کتابی این تجربه ها نوشته نشده است.
کتاب هارا در کنار یک مربی خوب مطالعه کنید اما انباشت اطلاعات نکنید.
وقتی کتاب های زیادی را مطالعه کنید و حجم انبوهی از اطلاعات را در مغز خود انباشته کنید ولی عمل نکنید،
ممکن است رشد شخصی تان به یک حدی برسد و بعد منهدم شود و یک خط مسقیمی را سیر کند.
که این باعث میشود یکی از ریشه های عزت نفس شما ضعیف تر شود و یا خشک شود و مانع پیشرفت شما شود.
انباشت اطلاعات را همانند خاک برای یک گیاه تصور کنید.
خاک در حدی که بتواند ریشه های گیاه را بگیرد برای گیاه مناسب است
ولی اگر کل گیاه را بگیرد نمیگذارد که گیاه تنفس کند و نور خورشید را دریافت کند.
نور خورشید عملگرا بودن شماست که در کنار خاک و اکسیژن برای گیاه مناسب است.
اگر آن گیاه یک باغبان داشته باشد که میزان خاک، نور مناسب و اکسیژن را مدیریت کند و آفت های گیاه را برطرف کند قطعا گیاه رشد چند برابری خواهد داشت.
اما اگر خود گیاه فعالیتی انجام ندهد و اقدام نکند، رشد نخواهد کرد.
و نباید واسته به باغبان باشد چون همیشه باغبان همراه گیاه نیست.
در زندگی آن باغبان یک مدرس یا یک راهبر خوب است. که شما را در این زمینه راهنمایی میکند.
ولی اگر خودتان اقدامی نکنید رشد و پیشرفتی نخواهید داشت.
مدرس تا یک جایی همراه شماست ولی وقتی قدرتمند شدید و تبدیل به یک درخت تنومند،
مربی دیگر همراه شما نیست و خودتان باید راهبر خودتان باشید. نباید وابسته باشید.
راهبر راه های مسیر را به شما نشان داده است و مابقیه راه را خودتان باید طی کنید
زیرا شما خودتان بهتر میتوانید تشخیص دهید که چه راهی را انتخاب کنید.
که این مسئله نیاز به یک سری فرایند دارد که با آموزش به دست میآید.
با علاقه، خلاقیت نشان دهید!
یعینی سعی کنید در زندگی تان با اشتیاق زندگی کنید و به کار و حرفه ی خود علاقه داشته باشید.
وقتی در کسب و کار خود علاقه ایجاد میکنید اشتیاقتان بیشتر خواهدشد.
وقتی به فکر رقیب نباشید ایده هایتان کور نخواهد شد.
ولی وقتی که دائما رقیب را چک کنید که رقیب چه کاری را انجام میدهد؟
و خودتان را با رقبا مقایسه میکنید، تمام تواتمندی های خود را زیر سؤال میبرید.
یعنی اینکه من نمیتوانم کاری را انجام دهم باید ببینم رقیب چه کاری را انجام میدهد که من هم همان کار را انجام دهم.
شما یاید از خودتان ایده بگیرید و با خلاقیت ایده های جدیدی را بسازید و کار خود را پرقدرت جلو ببرید.
شخصیت شما هویت شماست.
پس شخصیت خود را بسازید. یک شخصیت ضدگلوله!
نقش عزت نفس در زندگیتان را پرنگ تر کنید.
چگونه میتوان هویت اصلی خود را آشکار کرد؟
توانمندی های خود را نسبت به علاقه ای که دارید بنویسید و آرام آرام آن را بیشتر کنید.
و از همه مهم تر قدرت پذیرش را در خود نهادینه کنید
.یعنی اینکه الان ببینید در چه سطحی هستید؟ برای رسیدن به اهدافتان به چه چیز هایی نیاز دارید؟
در مرحله اول اقدام کنبد.
خودتان را باور داشته باشید و خودتان را رشد دهید.
نقاط منفی که به شما کمک نمیکند را نبینید.
بعضی از افرادی که به خود آسیب میزنند و در انجام بعضی از کار ها ناتوان هستند،
به دلیل این است که عزت نفس ندارند و شخصیت ضدگلوله ای برای خود نساخته اند.
پس هویت داشته باشید. توانمندی های خودتان را ببینید.و شخصیت ضدگلوله ای برای خود بسازید.
چگونه یک شخصیت ضد گلوله داشته باشیم؟
یا جهت مشاوره رایگان با کارشناسان مجموعه آموزشی معین عدد 11 را به 09139327435 ارسال کنید.
چشم انداز داشته باشید.
این موردی است که به آینده و زندگی و کسب و کار شما معنا میبخشد.
وقتی که چشم انداز داشته باشید تازه یاد میگیرید که چطور هدف گذاری کنید.
قبل از اینکه هدف گذاری کنید آیا میدانید که چشم انداز چیست؟
آیا میدانید که چگونه باید یک چشم انداز را برای زندگی خود ایجاد کنید؟
شما باید بدانید طبق یک چشم انداز برای زندگی خود هدف گذاری کنید و اهدافتان تیک بزنید.
چشم انداز یعنی اینکه بدانید برای آینده خودتان قرار است چه کارهایی را انجام دهید و میخواهید به چه نتایجی دست پیدا کنید.
به ارتباطات خود معنی ببخشید.
یعنی زمانی که با همسرتان یا کارمندانتان هستید، به یک دیگر انگیزه دهید. این گونه است که ارتباطتان معنا پیدا میکند.
در بین این معنا کلمه ای سه حرفی نهفته است به نام عشق!
زمانی که در ارتباطات عشق نباشد، ارتباطات معنایی نخواهد داشت و وقتی معنا نداشته باشد انگیزه ای نیست.
وقتی که انگیزه نباشد نکات منفی طرف مقابلتان را بیشتر میبینید. در نتیجه نمیتوانید حسن جویی کنید.
شما با حسن جویی انگیزه را ایجاد میکنید درنتیجه ارتباطات شما معنا پیدا میکند. چه با دوستان، همکاران، کارمندان، خانواده و همسرتان و…
اعتماد و تعهد داشته باشید نسبت به ارتباطات خودتان
باید در ارتباطات خودتان سرمایه گذاری کنید،
نسبت به اعتمادتان و تعهدی که به همدیگر ایجاد میکنید.
تعهد داشته باشید نسبت به کاری که انجام میدهید،
مثلا در محیط کار با خود نگویید که من چه کار میتوانم انجام دهم که وقتم بگذرد.
بلکه با خود بگویید که من چه کاری را باید انجام دهم که کارم بهتر باشد و سربع تر انجام شود
در نتیجه ارتباطاتم بهتر شود و چاشنی عشق آن بیشتر شود.
و بتوانم هم به خودم ارزش اضافه کنم هم به دیگران!
آیا تا به حال به جاودانگی پس از مرگ فکر کرده اید؟
مسئله ای که خیلی ها نسبت به آن ترس دارند ولی یک واقعیت است.
واقعیتی تلخ یا شیرین…
ولی وقتی که در مسیر رسالت زندگی خودتان حرکت میکنید به یک واقعیت شیرین تبدیل خواهد شد.
چون شما طبق آن چشم انداز با داشتن شخصیت ضد گلوله به خیلی از اهداف خود رسیده اید
و کار های بزرگی را توانسته اید در زندگی خود انجام دهید.
و توانسته اید در جهت رشد این این جهان هستی گام بردارید.
جاودانگی در واقع همان معنا پیدا کردن در زندگی و کسب و کارتان است.
ذهن زیبا داشته باشید و بیان خوبی داشته باشید افکار مثبت داشته باشید
زیراکه بعد از آن میتوانید جاودانگی و ثروت آفرینی را ایجاد کنید.
حالا بهتر است یک تمرین باهم انجام دهیم.
یک تمرین پرقدرت
این است که از همین الان مثبت اندیش باشید!
هر فکر منفی که وارد زندگی تان میشود را به دید مثبت نگاه کنید.
مثبت نگاه کنید، به حرف های مثبت توجه کنید.
مثلا وقتی که به بیرون از خانه میروید به جای آن که به آلودگی هوا توجه کنید به زیبایی ها بنگرید.
حتی در فضا های مجازی!
مثلا در اینستاگرام اگر محتوای منفی دیدید یا پیجی که مدام محتوای منفی تولید میکند، آن را آنفالو کنید.
به دنبال آمار و اخبار منفی نباشید.
آمار ها و اخبار ها هیچ کمکی به شما نمیکند فقط حال شما را بد خواهد کرد.
فقط به مدت یک هفته از همین ثانیه تصمیم بگیرید که این کار را انجام دهید.
معجزه ی شگفت انگیزی را مشاهده خواهید کرد. مهم تر از همه حال شما را خوب خواهد کرد.
حتما این تمرین را انجام دهید .
وقتی که این اقدامات را انجام دهید معنای واقعی انسان بودن را متوجه خواهید شد.
انسان بزرگ بودن به معنای: جاودانگی در عشق است.
وقتی با عشق زندگی کنید در نتیجه مرگ زیبایی هم خواهید داشت.
مرگ تجربه ای تلخ نیست بلکه تجربه ای شیرین است.
چون هرکاری که انجام داده اید به آن معنا بخشیده اید و زندگی زیبا با چاشنی عشق را تجربه کرده اید.
خیلی از افرادی که در خیریه ها شرکت میکنند به این دلیل است که میخواهند قبل از مرگشان کاری را انجام داده باشند
و بعد از مرگ زندگی جاودانه داشته باشند.
وقتی که یک فرد خیری کارهای بزرگی را انجام میدهد، به آن جاودانگی فکر میکند، اینکه با عشق زندگی کرده باشد.
نه اینکه بخواهد اسم خودش را بزرگ کند.
اینکه بگوید من به جهان هستی خودم عشق ورزیدم و انسان بودم و انسانیت داشتم و با اخلاق زندگی کردم.
و این یک شخصیت ضد گلوله است.
شخصیت شما چقدر ضد گلوله است؟
میتوانید نظرات خود را در قسمت دیدگاه، که در پایین صفحه قرار دارد، برای ما به اشتراک بگذارید.
اگر به این موضوع علاقه مند شدید پیشنهاد میکنم فیلم آموزشی رایگان که استاد معین در رابطه با انگیزه به طور کامل توضیح میدهند را مشاهده کنید.
جهت مشاهده فیلم کافیست به اواسط همین مقاله رجوع کنید.
اگر از این مقاله لذت بردید برای دوستانتان به اشتراک تا جهان را با دانش جاودانه زیبا کنید.
با بیان خوش جاودان و ثروت آفرین باشید