روش های فهمیدن رسالت فردی
دوستان عزیزم سلام.خیلی خوشحالیم که توانسته ایم مطالبی را ارائه دهیم که برای شما کاربردی بوده است.مقاله ی امروز با عنوان (روش های فهمیدن رسالت فردی) است.
در مقاله های قبلی در مورد مهارت انسان ها و رسالت فردی
آن ها صحبت کردم.امروز در مورد روش های فهمیدن این مهارت و رسالت برای شما مقاله ای تهیه کردم.
از اینکه ما را همراهی می کنید سپاسگذارم.
مهم ترین مسئله ای که شما در زندگی با آن روبرو هستید در درون شما پنهان شده است.
چه کسی را دیده اید که بدون توجه به ندای درونی هنر ،
مهارت و زندگی پر از موفقیت را کسب کند؟
هر فردی با استعداد خاصی به دنیا می آید اما در صورت استفاده از آن استعداد
می تواند به رضایت در زندگی و شغل خود دست پیدا کند.هر کاری روی زمین با سختی هایی
روبرو می باشد که با کمی عشق و اشتیاق و انگیزه
می توانیم احساس رضایت را به وجود آوریم.شاید در ظاهر اینگونه
به نظر برسد که ارتباط با گرایش و نیروی درونی و یافتن رسالت زندگی کاری بسیار آسان می باشد
اما در واقع این کار نیازمند برنامه ریزی دقیق و صحیحی می باشد.
در این راه موانع بسیار زیادی از جمله حرف های
مزاحم دیگران ، ماندن در گذشته و گم کردن راه اصلی می توانند راه شما را سد کنند.
باید این گونه موانع را بشناسید و بهترین
راه حل را برای رفع ان ها به کار ببرید.باید این موانع را بشناسید زیرا در شکل های
مختلف بر سر راه شما قرار خواهند گرفت.
در ادامه سه روش برای درک و یافتن رسالت زندگیتان را شرح خواهم داد.
1-به اصل خودتان برگردید: روش گرایش های اولیه
این نکته را به یاد داشته باشید که :
برای کسب مهارت و رسیدن به درجه ی استادی در هر زمینه ای باید در مرحله ی اول نسبت به کار خود
علاقه داشته باشید و ارتباط عمیقی را با آن برقرار کنید.این عشق و علاقه ی شما
نسبت به کار و فعالیتی که انجام می دهید باید ستودنی و مثال زدنی باشد.
گرایش ها و جذابیت هایی که در دوران کودکی خود را نشان می دهند را نمی توان با استفاده از کلمات
توصیف کرد.این گرایش های ذاتی بسیار پاک می باشند
و هنوز به وسیله ی علائق دیگران آلوده نشده اند و یا توسط
ارتباطات سطحی والدینتان به شما تحمیل نشده اند.
این گرایش ها فراتر از آگاهی ما می باشند
و از اعماق وجود خود را نشان می دهند و فقط مختص خود شما می باشند.
هر چه قدر از خودتان دور شوید ارتباط خود را با این گرایش های درونی از دست خواهید داد.
این گرایش ها ممکن است در زیر بسیاری از مواردی که مطالعه کردید
و در ذهن شما وجود دارند دفن شده باشند.قدرت و آینده ی شما
به این گرایش ها و بازگشت به خود حقیقی تان بستگی دارد.
شما باید این گرایش ها را در دوران کودکی تان جستجو کنید و این نشانه ها را
در واکنش ها غریزی خود نسبت با چیز های مختلف پیدا کنید.
برای مثال :فعالیتی که به طور مداوم بیشتر از بقیه ی فعالیت ها دوست دارید
انجام دهید و هرگز از انجام آن خسته نمی شوید ،موضوع عجیبی که به طور
شگفت انگیزی کنجکاوی شما را بیدار می کند
یا احساس قدرتی که از انجام فعالیت های خاصی به شما دست می دهد.
این گرایش ها از مدت ها پیش در درون شما وجود داشته اند و نیازی نیست شما چیزی
را خلق کنید تنها باید آن ها را جستجو کنید و آنچه که این همه مدت طولانی در درون شما مخفی
بوده است را کشف کنید.نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که :
در هر سنی که با درون خود ارتباط برقرار کنید
می توانید این گرایش های دوران کودکیتان را کشف کنید و برخی از آن ها را به زندگیتان
برگردانید و همین گرایش هاست که شما را به سوی راهی هدایت می کنند
که همان راه در واقع رسالت زندگی شما می باشد.
2-حوزه ی مورد علاقه ی خود را که می خواهید در ان فعالیت داشته باشید مشخص کنید.
دنیای کسب و کارها و شغل ها مانند یک سیستم عمل می کند.
افراد حوزه های مختلفی را انتخاب می کنند
و در آن حوزه ها برای کسب در آمد و حفظ وارد رقابت می شوند.در یک حوزه ی کاری
هر چقدر افراد بیشتری وارد شده باشند
شکوفایی استعداد ها در این حوزه سخت تر و کمتر خواهد بود.کار کردن در
چنین حوزه هایی باعث می شود که شما در اثر تلاش برای جلب توجه ،
داشتن سیاست های رفتاری برای پیروزی در رقابت ها و تلاش برای به دست اوردن درآمد محدود
خسته و افسرده شوید.شما آن قدر زمان زیادی را صرف این بازی می کنید که دیگر وقت کافی برای به دست آوردن
مهارت واقعی را نخواهید داشت.در واقع شما فریب چنین حوزه هایی را می خورید چرا
که می بینید دیگران در این حوزه ها زندگی موفقی دارند.
اما باید بدانید که این مسیر زندگی بسیار سخت
و در بعضی موارد طاقت فرسا خواهد بود.اما روش شما باید بسیار متفاوت تر
از این عمل باشد.شما بهتر است یک حوزه ی به خصوص را از این سیستم انتخاب کنید.
اما پیدا کردنچنین حوزه ای آسان نیست و نیازمند صبر و روش های
ویژه ای می باشد.در ابتدا باید حوزه ای را انتخاب کنید که به علایقتان نزدیک تر هست
و بعد از ان دو مسیر وجود دارد که می توانید یکی از آن ها را انتخاب کنید.
این دو مسیر عبارتند از :
مسیر اول: به این شکل می باشد که در حوزه ای که انتخاب کردید
دنبال راه هایی می روید که شما را بیشتر به خود
جذب می کنند و بعد از آن به اختصاصی کردن حوزه ی خود می پردازید.
شما باید آن قدر در این مسیر پیش بروید که به موقعیتی دست نخورده برسید هر چقدر این موقعیت
دست نخورده تر باشد برای شما بهتر است زیرا به شما ثابت می کند که در این موقعیت تک می باشید.
مسیر دوم: شما حوزه ای را انتخاب می کنید و وقتی در آن به مهارت لازم رسیدید
به دنبال موضوعات دیگری هم برای تسلط بیشتر می روید.حالا می توانید دانش به دست امده از حوزه ی جدید
را با دانش های قبلی ترکیب کنید و حوزه ای جدید را به وجود آورید
یا ارتباطی نوین و جدید را بین دو حوزه برقرار کنید.هر چقدر که بخواهید می توانید این فرآیند را ادامه دهید
تا حوزه ای را به وجود آورید که مختص خود شما می باشد.
این روش دوم برای جوامعی خوب است که اطلاعات وسیعی در آن قابل دسترسی می باشد
و ایده ها به خاطر به وجود آمدن قدرت با یکدیگر ارتباط دارند.
این را در نظر داشته باشید که شما در هر دو مسیر می توانید به موقعیتی دست پیدا کنید که دست نخورده است
و هنوز کشف نشده است.شما در این مسیر از آزادی کامل برای پیشرفت و پرسش های مرتبط
با حوزه ی مورد علاقه تان برخوردار هستید و باید برنامه هایی را برای دستیابی
به این موقعیت خاص به وجود آورید تا از شر رقابت و سیاست های رفتاری خلاص شوید.در این صورت زمان
و مکان مناسب و کافی را برای پیشرفت در رسالت زندگی خواهید داشت.
3-از انتخاب مسیر اشتباه دوری کنید : روش طغیان
معمولا انسان ها در زندگی ممکن است مسیر خود را اشتباه انتخاب کنند و این انتخاب اشتباه
می تواند به دلایل نامناسبی مانند :پول ، شهرت ، توجه و ….اتفاق افتاده باشد.اگر نیاز به توجه داشته باشیم نوعی
حس خلا درونی به ما دست می دهد که می خواهیم ان را با علایق نادرست مورد تایید
جامعه برطرف کنیم.وقتی مسیر و حوزه ای را اشتباه انتخاب می کنیم این حوزه ی اشتباه پاسخگوی گرایش های
عمیق درونی ما نخواهد بود و به ندرت به احساس شکوفایی و کمالی
که در آرزویش بودیم دست پیدا خواهیم کرد.در این صورت تلاش هایمان کاهش پیدا می کند و بازدهی ما در این حوزه پایین می آید.
آرزوی در آمد زیاد و آسایش بر تصمیمات ما تاثیر می گذارد و ما سخت تلاش می کنیم
که رضایت اطرافیانمان را جلب کنیم.آن ها ما را از روی نگرانی ویا برای مراقبت به سمت راه هایی راهنمایی می کنند
که ما هیچ علاقه ای نسبت به آن ها نداریم.
راه حل ما برای این مسئله باید به این صورت باشد که در ابتدا باید اعتماد به نفسمان را از دست ندهیم
و به مسیری که اشتباه انتخاب کردیم پی ببریم.بعد از آن باید نسبت به انرژی ها
و نیروهایی که ما را از مسیر واقعی منحرف می کنند بایستیم.نسبت به نیاز توجه و تایید از سوی دیگران بی تفاوت باشیم
زیرا این نیاز ها ما را سردرگم می کنند.در برابر اصرار ها و فشارهایی که اطرافیانمان می خواهند
در انتخاب حرفه ی نامناسب به ما تحمیل کنند مقاومت کنیم.این بخش، بخشی اساسی از رشد فردی و
مستقل از دیگران و تثبیت هویت فردی می باشد.باید اجازه دهیم تا حس طغیان ما را سرشار از انرژی و هدف کند.
اگر مانعی بر سر راهمان قرار گرفت ان را برطرف کنیم.
سپاسگزاریم که تا اینجا همراه ما بودین. انسان توانایی ها والا تری دارد. که خواندن مقالات در پیشرفت شما تاثیر دارد اما برای ارزش و توانایی های والای انسان کافی نیست.
که مجموعه ی آموزشی احمد معین باتوجه به رسالتی که در این امر دارد، کلاس هایی با عنوان مدرسان ثروت آفرین برای شما عزیزان برگذار کرده که می تواند شما را در این زمینه راهنمایی کند. و راه زود تر رسیدن به هدف را برای شما هموار تر کرده.
پس اگه دنبال پیشرفت و رسیدن به اهداف والای آدمی هستی همین الان برای موفقیت خودت پیشنهاد می کنم در کلاس ها ثبت نام کنی.
((-ظبا بیان خوش جاودان و ثروت آفرین باشید))